واکسن و سرخرود
پسری طلای من شما الان ٢ماه و ٥ روز داری.واکسنت رو زدیم و موقعی که سوزن داخل پاهات میرفت گریه میکردی الهی قربونت برم اما وقتی بغلت میکردم آرروم میشدی.مامان فدات بشه که گریه ات اینقدر اشک داره بعدش رفتیم خونه ی مامانی،عزیزم هر ٤ ساعت استامینوفن میخوردی اما نمیخوابیدی!! منم دلم میخواست بخوابم اما از ترس تب نتونستم.شب خاله سمیرا هم حالتو پرسید و گفت کیارش کوچولو خوبه (یه روز زودتر از تو واکسن زده بود)اما گفت شب باید بیدار باشی تا تبشو چک کنی.خداروشکر تب آنچنانی نکردی و پس فرداش دومین سفرمون رو با هم رفتیم سرخرود اونجا تونستیم از سفر شما عکس بگیریم اما ساعت ٨ شب دیگه خیلیییییییی بیقراری کردی و ما مجبور شدیم برگردیم توی راه هم بغ...
نویسنده :
مامان یاسی
18:10